با تأکید بر مشارکت انتخاباتی صورت گرفت:
خیزش ۱۱۰ امضایی "چپهای نجیب" علیه تحریم انتخابات
۱۱۰ نفر از چهرههای سیاسی و رسانهای متعلق به جریان اصلاحات اخیرا در بیانیهای تفصیلی به مخالفت با طرح جبهه اصلاحات برای "تحریم انتخابات" برخاستند و بر مشارکت تأکید کردند.
این ۱۱۰ تن در بخشی از بیانیه مطوّل خود نوشتهاند: قطبیسازی و مشروعیتزدایی و تحریم انتخاباتی و انواع مشارکتگریزی، از سوی هر گروهی که تشویق شود، بیشتر به کار «انقلاب» میآید (که در ایران کنونی آن را نه مطلوب میدانیم و نه شکل خشونتپرهیزش را ممکن) و نه به کار اصلاحجویی و دادگری ... تحریمگرایان سودای تنبیه اقتدارگرایان را دارند ولی عملا و ناخواسته جادهصافکن آنها میشوند.
به گزارش اعتمادآنلاین، بیانیه مذکور میافزاید: در تجربه دهههای گذشته ایران، تحریم انتخابات هم مشابه تحریمهای اقتصادی عملا به ضعیفتر شدن جامعه ایران و لطمه به توسعه ملی و تقویت اقتدارگرایی منجر شده است. در شرایطی که فیلترینگ و «خالصسازی» های داخلی و تحریمهای اقتصادی خارجی همچون دولبه قیچی در حال کاهش نقش ایرانیان در اقتصاد دانشبنیان و دیجیتال جهانی است، مشارکتجویی و مداخله موثر اصلاحگران توسعهگرا میتواند فضایی برای تنفس اقتصاد و جامعه ایران باز کند. پیشگیری از بدتر شدن زندگی جمعی ایرانیان و بهبود عملی و تدریجی زندگیشان، نیازمند مداخله جمعی خلاق، امیدآفرین و مصلحانه در همه میادین مهم مدنی، ازجمله انتخابات است.
افراد مذکور که در سرتاسر سخنان مکتوبشان بر لزوم حضور ولو یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس تأکید دارند، در بخش پایانی بیانیه خود نیز تأکید میکنند: ما، جمعی از دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری در ایران، از حاکمیت مطالبه گشایش رقابت انتخاباتی و تایید صلاحیت نامزدهای باکیفیت متکثر (در پاسخ به اعتراضها به ردصلاحیتهای غیرعادلانه) را داریم و خواستار معکوس شدن روند ایرانسوزِ نقض حقوق اساسی شهروندان (ازجمله حق مشارکت موثر گروههای اجتماعی متکثر در تعیین سرنوشت جمعی) هستیم. همچنین، مبتنی بر دلایل ایراندوستانه فوق، از رهبران و تشکلها و نهادهای سیاسی و مدنی میانهرو و اصلاحگرا، شخصیتهای ملی و گروههای مرجع و روشنفکران، متنفذان شبکههای اجتماعی آنلاین و آفلاین و فعالان مدنی و سیاسی توسعهگرا دعوت میکنیم در انتخابات ۱۴۰۲ زمینهساز حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانهرو (در حوزههایی که نامزد باکیفیتی برای رقابت مانده) شوند و از شهروندان دعوت کنند تا با نگذشتن از «حق رای» شان، در این حوزهها به نامزدهای این ائتلاف رای بدهند.
چهرههایی از قبیل کرباسچی، حضرتی، شیرزاد، طباطبایی، جلاییپور، حجت نظری و خانم الهه کولایی از جمله امضاکنندگان سیاسی این بیانیه مهم هستند. [۱]
*درباره بیانیه فوقالذکر دانستن چند مطلب ضروریست:
یکم: این تحرک چپهای نجیب در مقابل "چپهای تحریمی" یک امر مغتنم است و قبل از این هم پیشبینی میشد که شاهد یک کنشگری علیه بانیان آشوب در جبهه اصلاحات باشیم.
چپهای نجیب پیش از این و در سال ۱۴۰۰ هم در هنگامه تحریم انتخابات توسط جبهه اصلاحات؛ در قالب "ائتلاف جمهور" بر مشارکت تأکید و اعلام کرد که از "عبدالناصر همتی" حمایت میکند.
دوم: بیانیه مذکور هرگز در خطوط خود اشارهای به نقش جبهه اصلاحات در تحریم انتخابات و سابقه تحریمی آنها در انتخاباتهای قبلی نکرده است.
ضمن اینکه علیرغم محرز بودن نقش "سعید حجاریان" در تئوریزاسیون تحریم انتخابات و نیز نقش برخی احزاب چپ مثل "حزب اتحاد" اما نویسندگان بیانیه ترجیح دادهاند به نام اینان نیز اشاره نکنند.
این سکوت میتواند مخاطبان را دچار گمراهی و یا تردید کند. معالوصف از نظر ما همچنان میتوان به این بیانیه از زاویه مثبت نگاه کرد.
سوم: سؤال از ۱۱۰ فرد امضاکننده این نامه این است که چرا تحرّکشان انقدر دیر و شب انتخاباتی بود؟
چپهای تحریمی عملا نزدیک به ۵ سال است که مشغول تئوریزاسیون تحریم انتخابات هستند و پیش از این هم محرز بود که در قبال انتخابات ۱۴۰۲ نیز مرتکب خیانت تحریم خواهند شد. اما میبینیم که بیانیه مشارکتجویانه فوق، تازه منتشر شده است.
انتشار دیرهنگام این نامه که به نظر نمیرسد تأثیر خاصی بر فضای انتخاباتی داشته باشد؛ میتواند سبب ساز این گمان شود که چپهای نجیب صرفا برای ضد اطلاعات و فرار از برخورد امنیتی نظام با عاملان تحریم انتخابات است که ترجیح دادهاند این بیانیه رسمی را منتشر کنند و گرنه آنها اگرچه نسبت به انتخابات خوشنیت هستند اما عزم و توانی برای مقابله به توطئه امثال حجاریان و حزب اتحاد را ندارند.
معالوصف ما باز هم معتقدیم که میتوان این ایرادات محرز را در متن بیانیه چپهای نجیب ندید!
چهارم: در این بیانیه یک نکته مهم وجود دارد و آن اشاره تمامی امضاکنندگان به وجود گزینه "انقلاب" در پسا تحریم انتخابات است.
نکتهای که سعید حجاریان و سایر بانیان تحریم انتخابات دائما اصرار به کتمان آن داشتند –و به این وسیله برای فرار از برخورد امنیتی تلاش میکردند – لکن این کتمان ممکن نبود و نیست زیرا در یک نگاه منطقی باید برای اصلاحگری در امورات جامعه صرفا از دو راهی "اسلحه یا صندوق رأی" عبور کرد و گزینه سومی متصور نیست.
از همین رو بود که مشرق در تمام طول ۵ سال گذشته که مشغول رصد پروژه تحریم انتخابات بود، همواره تأکید داشت و دارد که تحریم انتخابات یعنی خیانت به مردم، قانون و نظام اسلامی.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا حجاریان و سایر فرماندهان جنگ خیابانی قصد دارند گزاره تحلیلی موجود در این بیانیه که صراحتا به وجود انقلاب در پساتحریم انتخابات اشاره دارد را تکذیب کنند یا نه!؟
پنجم: بیانیه چپهای نجیب هرچند دیر و هرچند پر از سؤالات بیپاسخ است لکن مردم و جوانان عزیزی که تحت تأثیر القائات اصلاحطلبان تحریمی قصد رأی دادن ندارند اکنون اما بر سر یک دوراهی مهم قرار گرفتهاند... و آن اینکه اردوگاه اصلاحات شامل تعدادی "چپهای نجیب" نیز هست و این چپهای نجیب که مایل نیستند مثل چپهای تحریمی از قانون عبور کنند؛ هماکنون بر حضور در انتخابات تأکید دارند.
تبعیت از راهبرد عقلانی اینان برای حضور در انتخابات اولا بیانگر پیروی از عقلانیت سیاسی و ثانیا ستاننده اسلحه از دست کثیف بانیان تحریم انتخابات و فرماندهان جنگ خیابانی است.
مردم باید بدانند که اگر در تحقق امنیت خود و فرزندان و جامعهشان شریک نباشند و نسبت به پیشنیازهای آن اقدام نکنند؛ هیچ قدرت دیگری هم نخواهد توانست امنیت مطلوب را به ارمغان بیاورد و به راحتی اسیر تندباد حوادث خواهند شد.
م ش ر ق