سردار شهید حاج حبیب الله نعمتی درگرانبها ونگین درخشان شهدای کامیاران
اخبارکامیاران: کوردلان از خدا بی خبر وضدانقلاب کافر توطئه شهادتش را برنامه ریزی کنند آری شهید حاج حبیب الله نعمتی را می گویم کسی که هنوز خاطراتش در کامیاران کهنه ورد زبان اهالی است نمی دانم اصالتا کجایی بود امااز زمانی که خودم راشناختم اورا در کامیاران دیدم دربین مردم وبامردم وبرای مردم هرچه در توان داشت برای مردم می گذاشت دربین مردم ازاحترام ویژه ای برخوردار بود.
سردارشهید حاج حبیب الله نعمتی نفراول سمت راست با لباس فرم
همیشه در زمان طاغوت می گفت این شاه به مردم ظلم می کند انشاءالله فردی از نواده پیامبر (ص)می آید واین همه ظلم رانابود می کند چندین بار توسط ساواک مورد هشدار قرار گرفت البته اینکه بازداشتش نمی کردند به خاطر جایگاه ویژه اش نزد مردم بود.
آنچنان دوستش داشتند که کسی جرات تعرض به وی را نداشت برای رفاه حال مردم وایجاد اشتغال به همراه شهید والامقام شهید سعید آزادی اقدام به ساخت کارخانه ی فراورده های چوبی نمود که بیشتر در سقف منازل کاربرد داشت وباید مردم از کرمانشاه تهیه می کردند وچند نفری در آن کارخانه مشغول به کار شدند.
برای فقرا که توان تهیه ی چوب رانداشتند رایگان بود از محل سود کارخانه به خانواده های فقیر کمک می کرد چونکه تنها کارخانه در کامیاران بود از سود خوبی برخوردار بود.
روزی پدرم گفت مشهدی حبیب الله (آن موقع حج نرفته بود ومردم به احترام زیارت ثامن الحجج مشهدی صدایش می کردند ) مردم راجمع کرده وگفته تا کی باید مردم در محل خرمن سینه زنی کنند ویا در خانه این یکی وآن یکی باشد باید برای این کار مسجدی بسازیم این بود که به همت والای این شهید دومین مسجد کامیاران به عشق امام حسین علیه السلام ساخته شد.
این مردبزرگ نمونه بارز وحدت بین شیعه وسنی بود همه با افتخار به حضورش می رسیدند برای اسم گذاری بچه ها مردم از وجودش بهره می بردند تا اذان در گوش بچه ها بخواند فرقی نمی کرد که چه مذهبی داشته باشد مهم حاج حبیب الله بود که به بهانه ای او را دعوت خانه خود نمایند تا خانه از عطر وجودش معطر گردد.
باپیروزی انقلاب و آشکار شدن چهره انقلابی ایشان برای کل مردم محبوبیتش صد چندان گردید،متاسفانه با حضور ضد انقلاب در کامیاران حاجی مجبور شد برای مدتی کامیاران را ترک کند براثر تبلیغات سوء وعوام فریبانه ی ضد انقلاب تعدادی از جوانان شهر به آنان پیوستند با انهدام ضد انقلاب در شهر و »ورود سربازان امام به این شهر حاجی نیز بار دیگر شهر را به قدوم مبارکش متبرک نمود واولین حرکت انقلابی خود را براین اساس قرار داد که باید جوانان شهر برگردند چرا که آنان سوء نیت نداشته اند فقط فریب خورده اند.
براین اساس با خانواده ها مذاکره می کرد وبه خاطر اعتباری که داشت تاثیر کلامش بسیار بود بسیاری از جوانان به آغوش اسلام برگشتند وآلان نیز »بهترین زندگی وامکانات را در اختیار دارند وهمه این ها به خاطر وجود شهید نعمتی بود ولا غیر» این شهید والامقام دریکی از کمین ها که توسط ضد انقلاب برایش تدارک دیده بودند ازناحیه ی یکی از دستان شدیدا مجروح وآن دست را کلا از او گرفتند اما حاج حبیب بعد از رهائی ازبیمارستان باعزمی صدچندان واردباردیگر به صحنه مبارزه بازگشتند.
سران ضد انقلاب از موضوع بازگشت توابین بسیار عصبانی شده بودند چراکه هرروز از تعداد آنان کاسته می شد این بود که دیگر وجودحاج حبیب را مساوی با نابودی خودشان می دانستند.
درمرحله دوم ودر یک حرکت کاملا غیر انسانی ایشان را که جهت خدمت به روستاهای غرب کامیاران رفته بود تا از نزدیک مشکلات مردم راببینند وراه حلی برایش پیدا کنند به وسیله ی آرپی جی هدف قرار داده تا عمق کینه ی خود به اسلام وسربازان دلاورش را این گونه نشان دهند اما شهادت حاجی مساوی شد با پیوستن صدها تن از جوانان کامیاران به صفوف رزمندگان که بقایای ضد انقلاب خبیث را برای همیشه از منطقه کامیاران بیرون بریزند.
هرچند حاجی رفت اما صدها تن به جایش آمدند وبسیار ی از آنان مصداق آیه ی شریفه ی »ومنهم من ینتظرومابدلوا تبدیلا »گردیدند که یاد وخاطره همه ی آنان را به همراه سردار سپاه اسلام حاج حبیب الله نعمتی گرامی می داریم.
منبع تصاویر:نوید شاهد کرمانشاه